عشقولانه های میلادوفاطمه

یعنی می شود روزی بیایی،
آرام دستانم را بگیری و با
بوسه ای شاد کنی هزار بغض نشکسته ام و
زمین و زمان را دوباره به خنده هایم آشنا کنی؟
یعنی می شود بیایی
در شب های دلگیری  
مرا به بهشت زیبای آغوشت مهمان کنی
و این بنده نوازی زیبای تو مصادف شود با
 جان دادن دوباره من در آغوشت؟
یعنی می شود روزی بیایی و فقط باشی
اینجا،در کنارم؟
 یعنی می شود...؟


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 31 فروردين 1395برچسب:, ساعت 21:29 توسط فاطمه
...کسی را دارم

که انقدر برایم کسی هست که

نگاهم به دنبال کسی نیست

وهزاران بار فریاد زده ام ومیزنم که دیگر

"کسی به چشمانم نمی اید"هرگز

وهیچ نگاهی،

دلم را نمی لرزاند"هرگز"

تنها یک نفر هست که همانند

گنجینه ای گرانبها در دلم جای گرفته!

انسان که سهل است،

 

برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 31 فروردين 1395برچسب:, ساعت 21:23 توسط فاطمه


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 31 فروردين 1395برچسب:, ساعت 18:8 توسط فاطمه

میلاد جان امید را در تو

تورا در دل

دل را به دریا

بایاد تو دوست دارم

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 31 فروردين 1395برچسب:, ساعت 17:41 توسط فاطمه